درهیاهوی زندگی دریافتم؛
چه بسیار دویدن ها,که فقط پاهایم را از من گرفت؛
در حالی که گویی ایستاده بودم,
چه بسیار غصه ها,که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ی کودکانه ای بیش نبود!
دریافتم,کسی هست که اگر بخواهد!می شود!!
به همین سادگی...........
کاش نه می دویدم ونه غصه می خوردم!!!
فقط او را میخواندم و بس!!!!!!!!!!!
سینــه از اتش،دل ازغم جانــــانــه سوخت.
اتشــی بود در این خانه،که کاشـانه سوخت.
تنم از واسطه دوری دلبــــــر گداخت.
جــــانم از اتش مهـــــر رخ یار جــانــانــــه
ٍٍٍســـــــــوخـــــتٍٍٍٍ
نگاهت را از من نگیر.......
تا در امواج نگاهت غوطه ور گردم.
با من باش.............
تـــــــــــــــــــــــا
اشفتــه خیالم با تو ارامش بگیرد.
سسسلام به همه ی دوستای گلم
از این که قابل می دونین بهم سر میزنین
ازتون خعلی ممنونم.
سعی کردم براتون مطالب جذاب و
خوندنی بزارم که ارزش خوندنو داشته باشه.
امید وارم خوشتون بیاد.
یه سری مطالب سر گرم کننده براتون
گذاشتم
با عنوان&&پیام بازرگانی&&
سعی کردم موضوعاتی توش بزارم که
موقع دیدن وبلاگ خسته نشید و حوصلتون سر نره
اونا رو گذاشتم که خیلی تو دل نوشته های غمگین
غرق نشید.
زندگی با همه چیزش زیباست.
سعی کنین توی زندگی تنها چیزی رو که
جــــــــــــــــــــــــــــــــدی
میگیرن فقط فقط فقط
خـــــــــــــــدا باشه.
دیگه هیچ چیزی توی زندگی
ارزش جدی گرفتنو نداره.
نظر یاتون نره برام نظراتتونو بزارین
تا بتونم مطالب بهتر و جذابتری براتون بزارم.
ممنون میشم
یه بابایی وارد یه ساختمون10 طبقه شد!
به محض این که وارد اسانسور شد،
دید رو دیوارش نوشته ظرفیت 12 نفر،
فورا از اسانسور خارج شد!
یکی ازش پرسید:
واسه چیی امدی بیرون؟؟؟
گفت:اخه ظرفیتش 12 نفره!!!
%%%%
یه نفر رفت بالای دخت چنار!!
دوستاش پرسیدن:واسه چی رفتی اون بالا؟؟
گفت:دارم توت می خورم!!
یکی گفت:احمق این درخت چناره نه توت!!
گفت:احمق خودتی توت تو جیبمه!!!!
زندگی باید کرد،
گاه با یک گل سرخ،
گاه با یک دل تنگ.
گاه باید رویید در پس باران،
گاه باید خندید بر غم بی پایان...
برای آن می نویسم که روزی دلش مهربان بود
می نویسم تا بداند...
بداند که دل شکستن هنر نیست.
نه دیگر نگاهم را برایش هدیه می کنم
ـــــــــــــــــ و نه ـــــــــــــ
دیگر دم از فاصله ها میزنم،
ــــــــــــ و نه ـــــــــــ
با شعر هایم دلتنگی را فریاد میزنم.
مــــی نـــــویـــــســــــم
می نویسم تا شاید...
»»»»نامهربانی هایش««««
را باور کند.
تو این دنیا تو این عالم
میون این همه ادم
ببین من دل به کــــــــــی دادم...
به اون کس که
نمـــــــــــــــــــــی خوادم.
دلم شیشه...
دلش سنگه...
واسه ســـــــــــــــــــنگه...
دلـــــــــــــــــــم تنگه.
دل به دست غیر دادن
آخـــــــــــــــر دیوانگی است..
من پشیمانم...
ولی خود کرده را تدبیر نیســـــــــت.
تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شده:
از عاشقی...
تباهـــــــــــــــــــــــــــــــــی.
از زندگی...
مصیـــــــــــــــــــــــبت.
از دوستی...
شکســــــــــــــــــــــــت.
از سادگی...
خـــــــــــــــــیانت.
%%
%%
%%
%%
%%
%%
در سکوت دادگاه سرنوشت،
عشــــــــــــــق
بر ما حکم سنگینی نوشت!!!
گفته شد:دل داده ها از هم...
جــــــــــــــــــــــدا
...........
وای بر این حکم
...........
وای بر این قانون...
دیر گاهیست.....تنها شده ام.
قصه غربت.....صحرا شده ام.
وسعت درد.....فقط سهم من است.
باز هم قسمت......دردها شده ام.
دگر ایینه......ز من با خبر است.
اسیر شب........یلدا شده ام.
من که بی تاب.......شقایق بودم...
همدم سردی.....یخ ها شده ام.
کاش چسمان مرا.......خاک کنید.
تا نبینم..
که چه تنها شده ام.
سر گذشت غم هجران توگفتم:
با شمع.
شمع انقدر سوخت که از،
گفته پشیمانم کرد........
دلم غرق تماشا بود...
رفــــــــــــــــتی
میان اشک و اه و درد
رفــــــــــــــتی
کنار حسرت دیرینه ماندم...
بهار من...
گل من ...
چه زود رفــــــــــــــتی
دل که رنجید از کسی...
خرسند کردن مشکل است.
شیشه ی بشکسته را...
پیوند کردن مشکل است.
کوه را با آن بزرگی میتوان هموار کرد...
حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است.
تا کجای قصه باید از دلتنگی نوشت؟؟
تا به کی بازیچه بودن در دو دست سرنوشت؟؟
تا به کی با ضربه های درد باید رام شد؟؟
یا فقط با گریه های بی قرار ارام شد؟؟
تا به کی بهر دیدار محبت در انتظار؟؟
!!!!!!!!!!!خسته ام!!!!!!!!!!!
خاطرمان باشد:
شاید سالها بعد در رهگذر جاده ها،
بی تفاوت از کنار هم بگذریم و بگوییم:
این غریبه،چقدر شبیه خاطراتم بود!!!
هر گاه دفتر محبتت را ورق زدی،
هر گاه زیر پاهایت صدای خش خش
برگها را احساس کردی
و
هر گاه میان ستارگان اسمان تک ستاره ای،
خاموش دیدی برای یک بار در گوشه ای از
ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب بگو::
***یادش بخیر***
تو را به اندازه قلیون دوست دارم:
ق...............بخاطر قلب مهربانت.
ل...............بخاطر لبانت.
ی...............بخاطر یکی بودنت.
و.............بخاطر وفات.
ن.............بخاطر نازت.
اگه تا حالا فرشته ها رو از نزدیک،
خوب نگا کن!!!!
****
****
***
****
*****
*****
******
محبت را به سینه دادن صفای سینه می خواهد*
به یاد یکدیگر بودن دل بی کینه می خواهد*
محبت گر شود پیدا به هر قیمت خریداریم*
به یک لبخند زیبا می فروشیم زندگانی را......
هر وقت دلیی رو شکستی،
یه میخ بکوب به دیوار،
و هر وقت جبران کردی میخ رو از دیوار در بیار،
فقط......
فراموش نکن که جای میخ همیشه
روی دیوار باقی می ماند!!!!
زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست!
امتحان ریشه است!
ریشه هم هرگز اسیر باد نیست!
زندگی...چون پیچکیست!
که.....
انتهاش میرسد پیش
خدا.........
دوست خوبم حالا که از وبلاگ خوب دیدن کردی نظرتو بهم بگو
یه زحمت دیگه هم برات دارم.اگه سایت های فارسی خوبو مفیدی میشناسی بهم ممعرفی کن.اسمتو واسم سایتی رو که معرفی کردی میزارم تو وبلاگم تا بقیه هم بتونن از اون سایت های استفاده کنن